جامعه شناسی
علی فیض اللهی؛ خلیل کمربیگی
چکیده
بیتفاوتی، کنشی منفعلانه است که در آن، افراد از مشارکت فعال و انجام کنشهای دگرخواهانه اجتناب کرده و در مورد مسائل جامعه، بیاعتنا میشوند. هدف از انجام این پژوهش، واکاوی پدیدۀ بیتفاوتی اجتماعی در استان ایلام و یافتن زمینهها و پیامدهای آن است. این مقاله به روش کیفی، مبتنیبر رهیافت نظریۀ زمینهای، و با بهرهمندی از راهبردهای ...
بیشتر
بیتفاوتی، کنشی منفعلانه است که در آن، افراد از مشارکت فعال و انجام کنشهای دگرخواهانه اجتناب کرده و در مورد مسائل جامعه، بیاعتنا میشوند. هدف از انجام این پژوهش، واکاوی پدیدۀ بیتفاوتی اجتماعی در استان ایلام و یافتن زمینهها و پیامدهای آن است. این مقاله به روش کیفی، مبتنیبر رهیافت نظریۀ زمینهای، و با بهرهمندی از راهبردهای نمونهگیری هدفمند (نمونهگیری نظری) انجام شده است. دادههای موردنیاز، از طریق مصاحبه با 28 نفر از صاحبنظران و متخصصان استان ایلام بهدست آمده و با استفاده از روش کدگذاری استراوس و کوربین، در سه مرحلۀ کدگذاری باز، محوری، و انتخابی، تجزیهوتحلیل شده است. برپایۀ یافتههای پژوهش، غفلت از نقش شهروندان، نوع ساختار سیاسی، توقعهای فزاینده، فردگرایی خودخواهانه، زوال وفاداری جمعی، بدهبستان اجتماعی، نابرابریهای اجتماعیـاقتصادی، و انباشتگی فقر و فلاکت، بهعنوان شرایط علّی، تنبلی اجتماعی، ضعف در ابراز وجود، اقتصادزدگی فرهنگ، شکاف قانونی، نارسایی نظام تربیتی، آشفتگی سنت، خویشاوندگرایی، کمکارایی تشکلهای مدنی، و انزواگرایی، بهعنوان شرایط زمینهای، و سرانجام، ناکارآمدی دولت، هیستری اجتماعی، و کژکارکردی رسانهها، بهعنوان شرایط مداخلهگر مشخص شدهاند. برپایۀ یافتههای پژوهش، «بیسازمانی اجتماعی»، بهعنوان هستۀ اصلی پژوهش بهدست آمد که حاصل شرایط علّی، زمینهای، و مداخلهگر است.